محل تبلیغات شما

یازهرای (س) میمه



ولین روز پس از شهادت امام حسن عسکری، تحریف و ادعای مهدویت آغاز شد
اولین نفری که ادعای امام زمان بودن داشت کیست؟

از همان روز اول دنبالتحریف وتفسیر_نادرست دین بوده اند

اینکه امروز در فضای #مجازی با منابع ساختگی به اسلام حمله میشود، اصلا جای تعجب ندارد.

جعفر کذاب و امام زمان تقلبی

جعفر بن علی معروف به جعفر کذاب، پسر حضرت امام هادی (ع) بود و در سال 226 ه ق به دنیا آمد.

 او مردی عیاش و نااهل و شرابخوار بود. حضرت امام هادی (ع)درباره او فرمود: از فرزندم جعفر دوری کنید، نسبت او به من همچون نسبت کنعان به نوح (ع)است

جعفر پس از شهادت پدرش ادعای امامت کرد اما حضرت امام حسن عسکری (ع) اجازه هیچ‌گونه خودنمایی را به او نداد. تا این که پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) و آغاز غیبت صغرای امام مهدی، او بار دیگر فرصت یافت تا ادعای امامت کند و با دروغ، جمعی را به گمراهی بکشاند و از این رو به جعفر کذاب شهرت یافت.

مورخین درباره عاقبت کار جعفر بن علی دو نظر دارند. عده‌ای بر این باورند که وی تا پایان زندگی بر دعوی دروغین خود پای فشرد و همچنان خود را امام می‌دانست، اما برخی دیگر می‌گویند که وی از دعوی خود دست کشید و توبه کرد، و شیعیان نیز نامش را از جعفر کذاب به جعفر تائب برگرداندند.

 


 ارزش شناخت امام

 با آیه ی ۲۶۹ سوره مبارکه ی بقره محضرتون هستیم: "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ‌"؛ خداوند حکمت رو به کسی که مشیّتش تعلق بگیره، عطا میکنه.

مستحضرند عزیزان که "مَن یشاء" معمولاً در قرآن ناظر به قابلیت قابل هست، یعنی کسانی که این ظرفیت و این زمینه ها رو در خودشون ایجاد بکنن، خداوند حکمت رو به اونها میده.
خب ممکنه ما جدی نگیریم، خیلی دنبال نکنیم.

 در قدم دوم میفرماید: "وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً"؛ اگر این حکمت به کسی داده بشه، خیر کثیر داده شده.

خیر کثیر یعنی کوثر، کوثر حکمت. وقتی کسی خیر کثیر رو بدست آورد، یعنی همه چیز رو داره، خیر و سعادت و عزت دنیا، و خیر و سعاوت و رستگاری آخرت رو داره.

 در قدم سوم، برای اینکه باز اهمیت مطلب رو بیشتر توجه بکنیم، میفرماید: "وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ‌"؛ فقط صاحبان عقل و خرد ناب، این مطلب رو توجه دارند و دنبال می کنند.

 خب این حکمت چیه که اگر ما اون رو بدست بیاریم، کوثر را خواهیم داشت؟ ویژگی آیات نورانی قرآن اینه که شما وقتی در آن تدبر میکنی، سوال برات ایجاد میشه.

 خود قرآن گرا داده و در آیه ی ۴۴ سوره نحل میفرماید: که شان تبیین آیات بر دوش مبارک آقا رسول الله هست و به حکم غدیر، بعد از ایشون بر عهده ی اهل بیت هست.

 روایت داریم از آقا امام صادق، که این حکمت، معرفت و شناخت امام زمان هست‌.
یعنی اگر کسی این زمینه رو در وجودش فراهم بکنه، دنبال بکنه، درصدد شناخت امامش باشه، خداوند متعال این معرفت رو به او عطا میکنه و او صاحب کوثر خواهد شد.

 چند تا نکته ی کوتاه در این رابطه محضر شما خوبان، شما منتظران بقیه الله تقدیم میکنم:

 معرفت مثل نور دارای درجات و مراتبه. اولین مرتبه، اعتقاد به ولایت و امامت امام هست که ایشون رو، حجت از طرف خدا و جانشین رسول خدا بدونیم. این اولین درجه و مرتبه هست؛ اما درجات بالاتری داره که ما در هر پله و درجه و رتبه ای که باشیم، باید سعی بکنیم به درجه و رتبه ی بالاتر بریم‌.



جرعه ای از نهج البلاغه

پرسش برای فهمیدن نه برای آزمودن

  در پاسخ کسى که مشکلى از او پرسید، فرمود: براى فهمیدن بپرس، نه براى به سختى انداختن  طرف مقابل، چرا که نادانِ یادگیرنده شبیه به عالم است، و عالم بى انصاف شبیه به نادانى است که براى زحمت دیگرى سؤال مى کند.
حکمت 320


 


معرفی امام حسن مجتبی (علیه السلام)  از زبان خود آن حضرت!

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی: در روايت هست كه وقتي امام حسن مجتبيٰ(سلام الله عليه) خودش را معرّفي كرد فرمود نحن ثاني» ، ثاني كتاب الله الّذي ورثهما رسول الله» و طبق بعضي از نسخ تالي» ، تالي كتاب الله الّذي ورثهما رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم)»
 اگر رسول خدا فرمود اني تاركم فيكم الثقلين» ما دوّمي قرآن هستيم ما را اگر خواستيد معرّفي كنيد بشناسيد در حد قرآن بشناسيد پايين‌تر نياوريد وجود مبارك امام مجتبيٰ اين است!
اين هفتهٴ اكرام ايتام هم از آن ذات مقدس به ياد مانده است كه سخن از اطعام نيست كه شكمی سير بشود با ترحّم، بلکه سخن از اكرام است كه بايد با احترام آميخته باشد!

 


 از دیرباز در حوزه هزار ساله نجف اشرف هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می دانند و شیعیان عراق و سایر کشورها نیز در این روز برای سبط اکبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می کنند اما در ایران شهادت سبط اکبر بیست و هشتم صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم. چرا ؟!

در وقوع شهادت سبط اکبر پیامبرصلی الله علیه و آله»، امام مجتبیعلیه السلام» در ماه صفر، بین علمای شیعه اختلافی وجود ندارد. ، لکن در میان علمای شیعه درروز شهادت امام(علیه السلام) سه قول وجود دارد

قول اول: (آخر ماه صفر)

روز آخر ماه صفر که قائل آن ‌شیخ کلینیقدس سره»می‌باشد و لازم به ذکر است که این قول را تنها ایشان ذکر کرده و قول منفردی است که با تمام وجاهت و بزرگی وی هیچ یک از علمای شیعه تا این زمان از او تبعیت ننموده‌اند. ( لذا از بررسی این قول صرف نظر میکنیم. )

قول دوم:(۲۸ صفر)

اولین قائل آن شیخ مفیدقدس سره»  در کتاب (مسارّ الشیعه) می‌باشد. واین  در حالی است که خود شیخ مفید در کتاب دیگرش بنام (الارشاد)از ذکراین روز به عنوان روز شهادت خودداری نموده است و تنهابه ذکر ماه صفر اکتفا کرده است

دومین قائل به این قول شیخ طوسیقدس سره»  در کتاب (تهذیب الاحکام) است. و با توجه به اینکه شیخ کلینی و شیخ مفیدقدس سرهما»  در شمار مشیخه او قرار داشته‌اند، تنها از کلام شیخ مفیدقدس سره» در کتاب (الارشاد) تبعیّت کرده است و روز خاصی را معین نکرده است. که از عدم التزام و تعیین نکردن او به روز خاص در ماه صفر، می‌توان استفاده نمود که کلام شیوخ خود (کلینی و شیخ مفید) در بیست و هشتم و آخر ماه صفر را نپذیرفته است.

البته لازم به ذکر است که قول بیست و هشتم صفر از سوی برخی مثل شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب مازندرانیقدس سرهما»  مورد تأیید قرار گرفته است، لکن پس از قرن ششم تا این زمان قائلی ندارد.

قول سوم:(۷صفر)

این قول مشهور میباشد و از دو جهت حائز اهمیت است

جهت اول: از جهت قائلین به آن، در کمّ و کیف

این قول از جهت قائلین به آن، در کمّیت و کیفیت نسبت به قائلین دو قول مذکور برتری دارد.

اما از جهت کیفیت؛ در لسان روایات به روز دقیق شهادت امام (علیه السلام) اشاره شده است و این خود نشان از ترجیح این قول نسبت به اقوال دیگر است بگونه‌ای که در روایات به روز پنجشنبه اشاره شده است.

اما از جهت کمیت تعداد قائلین این قول، از قائلین دو قول مذکور بیشتر است. که در ادامه به اسناد آن اشاره میکنیم.

لازم به ذکر است که بنابر اسناد موجود، این قول از زمان امام کاظمعلیه السلام» رواج داشته و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّیالبرسی» ۱۶۹-۲۴۶ ه‌ق عنوان شده است.

قبل از ورود به بحث لازم است که قاسم بن ابراهیم را از دیدگاه رجالییون معرفی کنیم

نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه می‌نویسد: قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبیعلیه السلام»است. او صاحب کتاب (تثبیت الامامه) می‌باشد که از امام صادقعلیه السلام» با واسطه و از امام کاظمعلیه السلام» بدون واسطه روایت می‌کند».

ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: کنیه او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضاعلیه السلام» دعوت می کرده و از سال ۲۲۰ه‌ق تا ۲۴۶ ه‌ق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّکوهی در نزدیک حله» مخفی بوده است.

همچنین آقا بزرگ تهرانی از او تمجید بسیار نموده است و فرموده است: او سیدی شریف و از سادات بنی الحسنعلیه السلام» است.

از این روایت قاسم بن ابراهیم، بزرگانی از فقهاء همچون شهید اول،  کفعمی، والد شیخ بهائی، شیخ بهائی در (توضیح المقاصد)، علامه مجلسی در (بحار الانوار)، شیخ عبدالله بحرانی در (عوالم العلوم)، شیخ محمد حسن نجفی در (جواهر الکلام)، شیخ جعفر کاشف الغطاء در (کشف الغطاء) و شیخ عباس قمی در (انوار البهیّه)قدس سرهم» پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعیت نموده‌اند؛ که به برخی از این روایات اشاره میکنیم:

 

اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز ۷ ماه صفر

سند اول: تثبیت الامامه»

قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب  تثبیت الامامه»تالیف سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال ۲۴۶ وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.

الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه اهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیله النصف من شهر رمضان فی السنه الثالثه للهجره، القابه: التقی، اکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنه خمسین من الهجره»

سند دوم: قول شهید اول

یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای ۷۸۶) می باشند ایشان در کتاب شریف دروس» می فرمایند: الامام، اکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنه اثنتین من الهجره … و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنه تسع و اربعین من الهجره.

سند سوم :مرحوم کفعمی»

یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف مصباح» می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:

» ولد فی یوم  الثلاثاء  منتصف شهر رمضان سنه ثلاث من الهجره و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنه خمسین من الهجره.

سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی

یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال ۹۸۴ هجری است در کتاب خویش میفرماید: هو الامام اکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنه اثنتین من الهجره مسموما فی المدینه یوم الخمیس سابع شهر صفر سنه تسع او ثمان و اربعین و قیل سنه خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنه.

جهت دوم: سیره علماء

سیره علمی علماء و متشرعه و سنت عملی آنها اینگونه بوده است که حضرات در روز هفتم ماه صفر، در کلیه بلاد شیعه اقامه‌ی عزا مینمودند. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائریقدس سره»  به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامه عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیره‌ی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانیقدس سرهما»  -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشته‌اند، بوده است.


آیت الله جوادی آملی:

كسي نامه‌اي براي حسين بن علي(سلام الله عليه) نوشت، عرض كرد عِظْنِي بِحَرْفَيْن‏»، موعظه بكن! ولي مختصر دو حرف, حضرت هم يك سطر مرقوم فرمودند: مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا يَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِي‏ءِ مَا يَحْذَر»[17] فرمود تو كه موعظه‌ خواستي بدان! هرگز هدف وسيله را توجيه نمي‌كند، از راه حرام نمي‌شود به مقصد رسيد, از راه باطل نمي‌شود به مقصد صحيح رسيد: مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا يَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِي‏ءِ مَا يَحْذَر» آن فكر كه مي‌گويد هدف وسيله را توجيه مي‌كند حسين بن علي آن را باطل مي‌كند، مي‌گويد هرگز از راه بد به مقصد نمي‌شود رسيد، راه بد خاكي است بي‌راهه است راه نيست بد راه نيست خلاف راه نيست، نه اينكه راه هست و باريك, اين بيان حسين بن علي است.

✍️درس اخلاق 7/ 6/ 98

 


بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا مولای یاحجة ابن الحسن

امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض ا اله مع الله قلیلا ما تذکرون »/کیست که درمانده را زمانی که او را بخواند اجابت کند، و گرفتاری را بر طرف سازد و شما را جانشینان این زمین قرار دهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه کم پند می گیرید!

ابتدا باید گفت که طبق آموزه‌های دین اسلام و نیز فرمان عقل، انسان حرف حق را باید از هر فردی بپذیرد،[1] و این‌که گوینده سخن، خود به آنچه گفته عمل نمی‌کند، نمی‌تواند مانع از پذیرش حق باشد.

امام صادق(ع): عاقل کسى است که در اجابت حقّ و اطاعت فرمان وى، نهایت خشوع را داشته باشد و حرف‏ حق‏ از هر کسی که بشنود، قبول‏ کند و از آن سرپیچی نکند».[2]

با این وجود، واضح است حرفی که از دل برآید، بهتر بر دل خواهد نشست(به پاسخ 98287 ارجاع شود) و آثار بهتری بر روح و جان انسان خواهد گذاشت.[3] و به فرموده امام علی(ع): چه بسا سخنى که نفوذش در جان آدمی بیشتر از نفوذ تیرهاست».[4] لذا خداوند در قرآن از گفتن آنچه که به آن عمل نمی‌شود، نهی کرده است:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ کبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ»؛[5] اى افراد با ایمان! چرا سخنى بر زبان می‌آورید که خود بدان عمل نمی‌کنید؟ چنین رفتاری به خشم بزرگی از خداوند خواهد انجامید![6]

این آیات با توجه به تعبیرات آیات بعد، همگى نشان می‌دهد که مخاطب مؤمنان واقعى هستند، اما مؤمنانى که هنوز به سر حد کمال ایمان نرسیده و گفتار و کردارشان هماهنگ نشده است، را شامل نمی‌شود.[7]

لذا سفارش شده است که انسان قبل از آن‌که چیزی بگوید، خود بدان عمل کند[8]:

1. پیامبر اسلام(ص): آنکه بدون ‌عمل، به تبلیغ بپردازد، مانند کسى است که بدون بستن زه بر کمان تیر بیندازد».[9]

2. امام علی(ع): هرگاه گفتار خود را نیکو کردی، پس کردار خود را نیز نیکو کن، تا این‌که با این راه، خوبی زبان و فضیلت احسان(نیکوکاری) را جمع کنید».[10]

  1. 3. امام علی(ع): هر کسی که باطن او با ظاهر او مطابق باشد، او امانت را ادا کرده است».[11]

4. امام علی(ع): آنچه را عمل نمی‌‏کنى به دیگران نگو؛ چراکه در غیر این صورت تو عاجز می‌شوی و از مذمت دیگران در امان نیستی».[12]

  1. 5. امام علی(ع): سزاوار است که کردار انسان از گفتار او بهتر باشد، و گفتار او از کردار او بهتر نباشد».[13]

6. امام علی(ع): بهترین سخن آن است که گوینده خود عمل به آن کند و فعل او قولش را تصدیق کند».[14]

7. امام صادق(ع): مردمان را با اعمال خود تبلیغ کنید، نه با زبان‌هاى خود».[15]

8. امام صادق(ع): خدا رحمت کند قومى را که برای مردم چراغ و مشعل بودند و با اعمال خود و تلاش خود، به سوى ما دعوت می‌کردند».[16]

 

[1]. قاعده دفع ضرر محتمل»، 112093.

[2]. منسوب به جعفر بن محمد ع(امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 103، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.

[3]. معیار درستی و حقانیت یک سخن»، 103983؛ سخن حق و میانه‌‌روی در پوشش از اوصاف پرهیزکاران»، 57299.

[4]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 209، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.

[5]. صف 2 -3.

[6]. قرآن و سرزنش عالمان بی‌عمل»، 96570؛ نکوهش دعوت کننده بی‌عمل»، 72130.

[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 62، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[8]. روش تربیت فرزند»، 2743؛ شیوه تبلیغ»، 3882؛ شیوه پیامبر اسلام(ص) در تبلیغ دین»، 69904؛ استمرار نبوت تبلیغی»، 4917.

[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، امالی، ص 534، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.

[10]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 211.

[11]. همان.

[12]. همان.

[13]. همان.

[14]. همان، ص 210.

[15]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 77، قم، مؤسسه آل البیت ع، چاپ اول، 1413ق.

[16]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول ص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 301، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.


آیت الله شهید دستغیب (ره) : ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﮔﻢ ﺭﺳﯿﺪ ﻣﺆﻣﻨﻢ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺳﺨﻦ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺩﻕ ‏(علیه السلام) ﻣﺤﮏ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﺍﺯ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﯾﺎ ﻧﻪ. ✅ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ : ﻫﺮﮐﺲ ﮔﻨﺎﻫﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻧﯿﮑﺶ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﺳﺎﺧﺖ ، ﻣﺆﻣﻦ ﺍﺳﺖ.» ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﺛﻮﺍﺏ ﻭ ﻋﻘﺎﺏ ﺭﺍ اصول کافی، ج 2، ص 232، ح 6. قلب قرآن، آیت الله دستغیب، ص 4 شخصی از آیت الله کشمیری (ره) سوال کرد : ذکر می گویم اثرش
بسم الله الرحمن الرحیم روایت روز میلاد آخرین نبی بر این کره خاکی، ریسمانی محکم برای اتحادی از جنس برادری برای مذاهب اسلامی شد. همان هدفی که آن پیامبر بزرگوار برای تعالی آن همت بسیاری گماشت: وحدت اسلامی» منظور از وحدت اسلامی، همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلّم و مشترک دین مبین اسلام است. در سایه این وحدت می ‌توان در راستای تحقق اهداف و مصالح امت اسلامی موضعی واحد و همسو اتخاذ کرد و در برابر دشمنان اسلام ایستادگی نمود، در حالی که احترام
شیعه از کجا می‌داند که بعد از امام عسکری(ع)، بنی عباس امام مهدی(عج) را نکشتند؟! و از کجا فهمیدند که در سرداب غائب شده است؟ پاسخ همیشه کسی که مدّعی است، لازم است دلیل ارائه کند نه منکر؛ بر این اساس، اگر کسی ادعا کند که بنی عباس امام مهدی (عج) به شهادت رساندند، باید دلیل ارائه نماید. در عین حال ما ادله قطعی بر وجود آن حضرت(عج) داریم که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. 1. ظهور امام زمان وعده الهی است: در اخبار وارده از ائمه اطهار راجع به تشریح وعده الهى در آیه
اولین شب ربیع الاول، "لیلة‌المبیت" است. شبی که خداوند به وجود امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام بر فرشتگان مقرب خود مباهات کرد ✅در شبی که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از مکه به مدینه هجرت کرد، امام علی علیه‌السلام در بستر پیامبر خوابید. این در حالی بود که مشرکان، آماده ی قتل رسول‌الله بودند. در همان شب، خداوند به جبرئیل و میکائیل(فرشتگان مقرب الهی) فرمود: من میان شما، برادری ایجاد کردم، ولی عُمر یکی از شما دو نفر را طولانی تر از دیگری قرار دادم.
روز هشتم : طبق مشهور، روز ولادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) در سال 232 است.(1) · روز دهم : روز رحلت حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام) در سال 201 (مطابق روایتى) است.(2) · روز شانزدهم : بنا بر نقلى، آغاز قیام مختار در کوفه، به خونخواهى شهیدان کربلا در سال 66 مى باشد(3) و برخى آغاز قیام او را چهاردهم ربیع الاوّل ذکر رده اند.(4) گرچه حوادث مهمّ تاریخى این ماه کم است، ولى همین سه حادثه از یکسو یادآور یک روز سرور و شادى است که مایه خیر و برکت مى باشد و از سوى
از حضرت امام صادق(ع) مروی است: کسی که بر قرائت این سوره‌ی مبارکه در شب و روز (صبح و شام) مداومت نماید از وسوسه‌ی شیطان ایمن بوده و گناهان آن روز او بخشیده می‌گردد. تعداد: آیات ١١ ـ کلمات ١٧٧ ـ حروف ٧٦٨ سور‌ه‌ی مدنی (بعد از سوره‌ی صف» نازل شده است) نامگذاری در آیه‌ی (٩) این سوره‌ی مبارکه فرمان الهی جهت برپا داشتن نماز پرشکوه (عبادی، ی و اجتماعی) جمعه و شتافتن به‌ سوی آن آمده است و سوره‌ی مبارکه به‌ همین جهت بدین نام جُمعه» (روز جمع شدن مردم در مساجد و
و در خبر صحیح از عیسی بن السری ابواليسع روایت شده است که گفت: به حضرت ابو عبد الله الصادق(ع) گفتم: پایه های اسلام را که هیچ کس نمی تواند در شناختن آنها تقصیر کند و اگر در آنها اخلال نماید دینش فاسد خواهد بود و اعمالش بر درگاه الهی پذیرفته نیست و هر که آنها را بشناسد و به آنها عمل کند دینش مورد پسند پروردگار بوده و به خاطر ندانستن امور دیگر در فشار واقع نخواهد شد برای من بیان فرمایید؟ فرمود: شهادت لا اِله إلاّ الله و ایمان به اینکه محمد(ص) فرستاده و رسول

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها